دارای سانس خالی

اتاق فرار های درام
(17) مورد

در سال ۱۹۹۸ در ایالت آریزونا خانواده ای ۳ نفره به نام لورن زندگی میکردند. جولیا تنها دختر خانواده لورن علاقه بسیار زیادی به هنرهای تجسمی داشت و بیشتر وقت خود را صرف ساخت مجسمه حیوانات می کرد. پس از مدتی مادر جولیا متوجه رفتار های عجیبی از او شد. جولیا در اتاق خواب خود با مجسمه ها و عروسک های خود صحبت میکرد و عروسک های خود را به طرز وحشتناکی آرایش می کرد. با گذشت زمان رفتار های جولیا عجیب تر و ترسناک تر می شد. بدنش بوی بسیار نامطبوعی می داد، دچار تشنج های شدید میشد و از مکان ها و اشیا مقدس دوری میکرد. خانواده لورن متوجه تسخیر جسم جولیا توسط شیطان شدند و پس از پیگیری های فراوان از کلیساهای ایالت آریزونا به کلیسای مشهور بازیلیکا سنت جوزف واقع در ایالت کالیفرنیا معرفی شدند. پرونده خانواده لورن به آقای ویسنت لمبرت کشیش متخصص در امور ارواح خبیثه سپرده شد. مراسم جن گیری یکی پس از دیگری انجام میشد اما بی نتیجه بود. سرانجام در فوریه ۱۹۹۹ جولیا و پدرش به طرز مشکوکی به قتل رسیدند. پلیس مادر جولیا را به عنوان تنها مضنون پرونده دستگیر کرد و به دادگاه فرستاد. جان باروک وکیل مدافع خانواده لورن مادر جولیا رو بیگناه میداند و به همین خاطر از شما که دوستان مادر جولیا هستید درخواست کمک میکند تا به صورت مخفیانه وارد خانه خانواده لورن بشوید و مدارکی جهت اثبات بیگناهی او پیدا کنید.;

رخنه
+18
30 نظر
4.9
RiddleEscape

اتاق فرار رخنه

تهران،تهرانپارس
قیمت به ازای هر نفر
190,000 تومان
30 نظر
4.9

اقتباسی از موزیک دار (داستان مریم) علی سورنا در آلبوم گوزن داراب; شهری کوچک و دور افتاده، پر از کوچه پسکوچههای تنگ و تاریک، پر از خانههایی با آجرهای خسته، در پشت کوههای کولیوَش بود. شهری که سالها خالی از سکونت مانده و غرق در سکوت گشته است! چرا که مردمانش هر آن چه داشتهاند را به مردی ثروتمند فروخته و شهر را ترک کردهاند. مردی به اسم چکاد چکاد; اهل بیرون این کوی و برزن، پسر یکی از ملّاکین کوهستان که با خریدن ملکها، خانهها و زمینهای اهالی داراب، به دنبال تخریب بافتفرسودهی شهر بود و رویای ساخت یک منطقهی گردشگری بزرگ را در سر میپروراند. اما با وجود خالی بودن و متروکه بودن شهر، چکاد موفق به دریافت مجوز ساخت و ساز نشد. زیرا میگویند داراب هنوز یک پروندهی جنایی حل نشده و قدیمی دارد که با تخریب شهر، ممکن است سرنخهای مربوط به آن از بین برود و دیگر قابل بررسی نباشد. پروندهی مرگ دختری به نام مریم مریم; فرزند قباد و صحرا، دختری که سالها پیش در پی اتفاقاتی تلخ و شوم، متهم به بیعفتی شد و حکم تکفیرش توسط اهالی شهر امضاگشت. بعد از تکفیر داراب، برای مدتی خانهنشین شد و پس از چندی جسد بیجانش را در قبرستان شهر پیدا کردند. هیچ گاه علت مرگ مشکوک مریم مشخص نشد. همهی اهالی داراب در برابر مرگ او سکوت کرده و دهان بستند! همه به جز کوهیار کوهیار; کسی که آوازهی عشق میان او و مریم نه تنها در شهر، بلکه در پشت کوههای مجاور داراب نیز شنیده میشد. کوهیار پس از مرگ مریم، برخلاف سایر مردم لحظهای آرام ننشست. هر روز برای کشف حقیقت تلاش کرد. هر روز پیرتر و شکستهتر شد. عدهای میگفتند مریم خودکشی کرده ولی او باور نداشت. کوهیار تنها کسی بود که با فروش خانهی کوچک و فقیرانهی خود به چکاد موافقت نکرد. تنها کسی بود که داراب را ترک نکرد. کنار قبر معشوقش در شهر خاطراتشان ماند و سالها به تنهایی زندگی کرد. حالا کوهیار تنها ساکن شهر داراب است! و اکنون چکاد برای گرفتن مجوز تخریب داراب، نیاز به روشن شدن تکلیف پروندهی مریم دارد. پس با یک درخواست فوری، خواستار بررسی مجدد این پرونده میشود. شما و تیمتان به عنوان گروهی از بازرسان و کارآگاهان وارد شهر داراب و محلهی زندگی مریم میشوید. شهر پراست از سرنخها، مدارک و هدف شما بررسی احتمالات مرگ، پی بردن به واقعیت داستان مریم و مختومه کردن پروندهی جنایی مربوط به او است. آیا مریم خودکشی کرده یا به قتل رسیده است؟ اگر مریم کشته شده چه کسی قاتل اوست؟ چرا و چگونه قتل انجام شده است؟ یادتان باشد! پاسختان به این سوالات بسیار سرنوشتساز است. اگر اشتباه کنید نه تنها ممکن است یک نفر قربانی تصمیم شما شود، بلکه حقیقت برای همیشه پنهان خواهد ماند. ;

دخت
+18
66 نظر
4.9
EscapeRoomist

اتاق فرار دخت

تهران،تهرانپارس
قیمت به ازای هر نفر
200,000 تومان
66 نظر
4.9
FutureEscape

اتاق فرار آرامگاه

تهران،ستارخان
قیمت به ازای هر نفر
130,000 تومان
53 نظر
4.7

وقتهایی میرسه که میدونی نباید به اتفاقای عجیب اطرافت بی توجه باشی!و همون بی توجهی تورو دقیقا توی مرکز خطر قرار میده.طاعون چند ماه بود که شهر به شهر قربانی میگرفت،ولی شهر ما از شانس و تلاش مردم فقط یه قربانی بیشتر نداشت اونم ماریان یکی از دخترای دوقلوی شهرداربود.شهر آروم و بی دغدغه به روزمرگیش ادامه میداد و تنها چیزی که گاهی چهره مردم رو غمگین میکرد زجه های مارلین خواهر ماریان سر خاکش بود ‎درست بعد از پایان شر طاعون بود که اتفاقای عجیب دونه دونه افتادن،مرگهایی شروع شدن که هیچ نشونه ای نداشت،ترس و بیخوابی شبونه بچه ها از دیدن یکی پشت پنجره خونه ها که میگفتن شنل پوشیده و یه داس بلند دستشه!باد سرد و استخون سوزی که هرشب از سمت قبرستون شهر میومد! ‎یخ زدن دریاچه کنار شهر دقیقا وسط تابستون!انگار فقط یه نفر فهمیده بود دلیل این اتفاقا چیه.پدر میگفت یه نفر از بین ما مهره های تعیین سرنوشت عزراییل رو از جاشون برداشته،مهره هایی که از خاکستر صلیبی ساخته شدن که مسیح رو به اون میخ کرده بودن! ‎میگفت عزراییل با حرکت اون مهره ها دستوراتش رو برای مرگ اجرا میکرد و الان چون اون مهره هارو نداره سردرگم و عصبانیه! ‎همه فکر میکردن پدر عجیب شده و عقلش رو از دست داده و حرفاش بی معنیه! ‎اخرین روز،صحبتهای پدر بین جمع مردمی که به کلیسای سن لورنزو اومده بودن همه رو میخکوب کرده بود! ‎پدر گفت عزرائیل بارها انسان را صدا میزنه و اونو از نزدیک بودن مرگش آگاه میکنه!میگفت دقیقا همون احساسی که یهو سردت میشه یا بدنت مور مور میشه،گفت که برزخ هر آدم با ادم دیگه ای فرق داره و درست وقتی که برای اولین و آخرین بار صدای نفیر رو میشنوی همه چیز همونجا شروع و تموم میشه! ‎یکی از توی جمع مردم پرسید:نفیر؟ نفیر دیگه چیه؟ ‎پدر به آرومی جواب داد: ‎نفیر همون بانگ و صدای بلندیه که آخرین لحظه ای که روی قامتی میشنوی و بعد از اون همه چیز توی این دنیا برات تموم میشه! ‎درست مثل اَره باغبون کلیسا وقتی زمان حرص برگها ودرختا میشه نفیر مرگ هم همون جوری میرسه و از دنیا جدات میکنه!زمانی که پدر ایستاده بود و صحبت میکرد گردِ سکوت روی مردم پاشیده شده بود و فقط صدای اون بود که توی باد دوره گرد میپیچید! ‎ همون شب پدر ازم خواست به واتیکان نامه بنویسم و درخواست کنم کسایی رو برای کمک به ما بفرستن،ادمای با ایمانی که قدرت عبور از مرگ و توانایی تجربه برزخ رو دارن،کسایی که بتونن به عمق توهم و خاطرات سفر کنن و اون مهره ها رو برگردونن!فقط کاش بفهمن چرا یه نفر باید بخواد عزراییل روبازی بده! ‎اگر اشتباه نکنم شما همون افرادین؟درسته؟ ;

نَفیر
+18
0 نظر
0
MonamiEscape

اتاق فرار نَفیر

کاشان،خیابان سلمان
قیمت به ازای هر نفر
90,000 تومان
0 نظر
0
Snow

اتاق فرار شبی که ماه کامل شد

تهران،تهرانپارس
قیمت به ازای هر نفر
150,000 تومان
0 نظر
0
1 2 3 .... 20 آخر
سوالات متداول اتاق فرار در ژانر درام

اتاق‌های فرار درام محیط‌هایی هستند که با داستان‌ها و موضوعات دراماتیک، احساسی و پر از انگیزه‌های مختلف برای شما طراحی شده‌اند.

بله، اتاق‌های فرار درام معمولاً برای افراد با تمام سطوح تجربه قابل مشارکت هستند. آنها برای تمام افراد، از کودکان تا بزرگسالان مناسب هستند.

اتاق‌های فرار درام دارای داستان‌ها و موضوعات دراماتیک، تصمیم‌های انسانی مهم، پازل‌ها و معماهای احساسی هستند.

بله، اتاق‌های فرار درام می‌توانند برای تیم‌هایی از دو نفر یا بیشتر طراحی شوند. همکاری تیمی می‌تواند تجربهٔ شما را هیجان‌انگیز‌تر کند.

بله، برخی از اتاق‌های فرار درام به صورت خاص برای کودکان طراحی شده‌اند و با توجه به سن و توانمندی‌های آن‌ها مناسب هستند.

اتاق‌های فرار درام ممکن است از داستان‌ها و موضوعات مختلفی مانند مواجهه با تصمیمات دشوار، زندگی عاشقانه، ماجراهای خانوادگی و حل مسائل انسانی الهام گرفته باشند.

زمان مورد نیاز برای حل اتاق فرارهای درام معمولاً بین 60 تا 90 دقیقه است، اما ممکن است متغیر باشد.

در اکثر اتاق‌های فرار درام، استفاده از تلفن همراه یا دیگر وسایل الکترونیکی ممنوع است تا تجربه شما از بازی اصیل و همچنین تعامل شما با داستان بدون انحراف باشد.

بله، اتاق‌های فرار درام یک فرصت عالی برای تیم‌بندی و تجربهٔ هیجان‌انگیز با دوستان و خانواده می‌باشند.

بله، در برخی اتاق‌های فرار درام به صورت مسابقه برگزار می‌شوند و تیمی که زودتر از دیگران اتاق را حل کند، برنده می‌شود.